به روز پنجشنبه 28 قوس/آذر 1398 نشست علمی تحت عنوان «بررسی شعر مقاومت افغانستان» با حضور تعدادی از پژوهشگران و علاقهمندان در مؤسسۀ پژوهشی بایسنغر در هرات برگزار شد. در ابتدای نشست بانو صارمه افضلی به نمایندگی از جانب مؤسسه، ضمن خوشآمدگویی به حاضرین به طرح کلیاتی در خصوص شعر مقاومت افغانستان پرداخت.
بانو افضلی پس از تعریف ادبیات مقاومت که به مجموعه آثاری اطلاق میشود که تحت تأثیر شرایطی چون اختناق و استبداد داخلی- خارجی، نبود آزادی فردی و اجتماعی، قانونگریزی و قانونستیزی، غارت و تجاوز و اشغال سرزمین شکل گرفته است. این آثار را عمدتاً شامل اشعار، داستانهای کوتاه و بلند، نمایشنامهها، قطعات ادبی، طنزها، حسبِ حالها، نامهها و نقاشی و انواع هنر دیگر خواند. او در ادامه، پیشینۀ ادبیات مقاومت افغانستان به تجاوز دو قدرت جهانی وقت بریتانیای کبیر و دورۀ پررنگ آن به هجوم اتحاد جماهیر شوری را پیوند داد. از دید او، در هر دو دوره آثاری عمدتاً شعر با رنگ و بوی مقاومتی به وقوع پیوست. «جنگنامه » غلامی کوهستانی و «اکبرنامه» حمید کشمیری که پس از نخستین شکست انگلیسها سروده شده، از نخستین سرودههای مقاومتی در دورۀ نخست هستند.
دورۀ دوم اشغال از کودتای هفتم ثور حزب کمونیستی خلق و به تبع آن تجاوز شوروی تا پیروزی مجاهدین را در بر میگیرد. از این دوره هم شعر و هم داستانهای مقاومتی در دست است. بر اساس بررسی ایشان چهار اثر قابل توجه پیرامون ادبیات مقاومت موجود است.
1. «شانههای زخمی پامیر» جلوههایی از ادبیات و هنر مقاومت افغانستان است که مجموعهای از داستانها و گفتوگوها را در بر میگیرد.
2. «شعر مقاومت افغانستان» دفتر اول به کوشش محمدکاظم کاظمی و محمدآصف رحمانی که در برگیرندۀ اشعاری از شاعران (انجمن شاعران انقلاب اسلامی افغانستان) در مشهد است.
3. «شعر مقاومت افغانستان» دفتر دوم به کوشش سیدابوطالب مظفری و سید نادر احمدی که در برگیرندۀ شعر شاعران مقاومتی مهاجر در مشهد است.
4. «مقدمهای بر ادبیات مقاومت افغانستان» است که توسط لطیف پدرام نگاشته شده است. پدرام با پرسشی فلسفی از منظر تئوریهای جامعهشناسی سیاسی، استبداد و نابرابری را چه در تکوین تاریخی و نظریاش و چه در رویکرد عملی و ذهنی به بررسی گرفته و ادبیات مقاومت، چیستی و وجود عدم این ادبیات را از استبداد عبدالرحمن خانی تا اشغال افغانستان توسط شوروی به بحث گرفته است.
وی افزود: اثر دیگری که تا اکنون اقبال چاپ نیافته «بررسی شعر مقاومت افغانستان» رسالۀ فوق لیسانس فضلالله زرکوب در دانشگاه فردوسی مشهد است که به دلیل رویکرد و نگاه علمی – پژوهشی به شعر مقاومت بهترین اثر در این حوزه قلمداد میشود. در این اثر، پیشینۀ شعر مقاومت از جنگهای افغان – انگلیس آغاز شده و سپس با گزینش اشعار اعتراضی پس از کودتای مارکسیستی و اشغال کشور، قالبها، ویژگیهای لفظی و معنوی شعر مقاومت، ارزشها و مفاهیم انسانی و مفاهیم و اصطلاحات رزمی، سیاسی و دینی را در سال 1371 خورشیدی به اتمام رسانده است.
در ادامۀ نشست، سخنران اصلی جناب فضلالله زرکوب صحبتهایش را با سپاس از دستاندرکاران موسسۀ پژوهشی بایسنغر و برنامههای این نهاد چنین آغاز کرد: «در آغاز وظیفۀ خود میدانم که از موسسۀ پژوهشی بایسنغر که در چند سال اخیر توسط جناب آقای عزیزالله افضلی با همکاری فرزندان برومندشان اعمار و تأسیس شده است، بسیار سپاس و تشکر کنم. تأسیس این مؤسسه که اساساً برای رشد فرهنگ و زبان پارسی و با عطف توجه و مرکز ثقل باستانشناسی و تاریخ هرات باستان فعالیت دارد را به خودشان و همه مردم افغانستان تبریک میگویم. بسیار تشکر که این محفل به خاطر بحث و تحلیل بر روی شعر مقاومت که عنوان پایاننامۀ من در دانشگاه فردوسی مشهد است؛ برپا گردید».
سپس ایشان بحث خود را از آثار ادبی – حماسی سدههای چهارم و پنجم هجری قمری پی گرفت و از شاهنامۀ ابومنصوری و دقیقینامۀ بلخی که دغدغۀ هویت ملی را برای بار نخست مطرح کردند، یاد کرد. او این دست از آثار را که بعدها توسط شاعران دیگری چون ابوالمؤید بلخی، اسدی طوسی و … ادامه یافت دلیل عمدۀ آن را هراس از دست دادن هویت ملی پس از حملۀ اعراب در خراسان خواند. ایشان اینها را بازتابی از ادبیات مقاومت در جغرافیای ما خواند. ایشان افزودند: با آمدن اعراب به سرزمین ما، مردم اسلام را پذیرفتند و دلیل اصلیاش نارضایتی از حکومتهای قبلی بود. ور نه تن به سیستم و دم و دستگاه بیگانه نمیدادند. قضیه این بود که مردم این سرزمین ایران تاریخی یا ایران بزرگ، هویت و هیچ فرهنگی را نپذیرفتند. بعد از این که ایران تسلیم اعراب شد، قیامها شروع شد. همزاد با نهضتهای آزادیخواهی، ادبیات مقاومت شکل گرفت. صد در صد آثار به ما نرسید. بسیاری زیر خاک مدفون شد و از میان رفت».
زرکوب در ادامه به وضعیت ادبیات مقاومت در دورههای اخیر پرداخت و توضیحاتی در خصوص کار تحقیقی خود، ویژگیهای آن و مشکلاتی که در فراهم آمدن آن وجود داشته ارائه کرد. وی تصریح کرد با آن که دیدگاههای او اکنون نسبت به این اثر در مواردی گاه ممکن است افتراق کلی داشته باشد، اما از آنجا که اینها بخشی از تاریخ ادبیات ما هستند و نمیتوان آنها را به دیدگاههای شخصی فروکاست، به حفظ و عدم دستبرد در آن کوشیدم تا سیر فکر خود و همفکرانم را نیز در آن روزگار ترسیم کرده باشم. هر چند در مقدمۀ جدیدی که بر این کتاب در حال نگارش هستم این موارد را توضیح بیشتر خواهم داد. این اثر قرار است از جانب مؤسسۀ پژوهشی بایسنغر به زودی وارد بازار شود.
در ادامه، استاد محمدناصر رهیاب از پژوهشگران برجستۀ ادبی کشور و رئیس دانشگاه غالب نیز نکاتی در بارۀ ادبیات مقاومت افغانستان مطرح کرد. از دید ایشان ادبیات مقاومت ادبیاتیست که بیشتر در صحنههای جنگ به وجود میآید. وی همچنان اشاره کرد که بهترین آثار نیز در همین دورههای جنگ به وجود آمده است که نمونۀ آن جنگ و صلح تولستوی است. جنگ است که زمینه های بسیار زیادی را آماده میکند و درد را ریشهدار میسازد تا خود را در شاعر و هنرمند در قالب اثر هنری شکوفا و متبلور کند.
در پایان نشست، آقای حمیدالله بهشتی به خوانش غزلی از استاد زرکوب پرداخت و جلسه با پرسش و پاسخهای شرکتکنندگان به پایان رسید.