معرفی مراجع هرات‌شناسی

تاریخ انتشار: 1403/07/08

(۲)

تذکره‌ها

بدایع‌الوقایع – زین‌الدین محمود واصفی هروی

کتاب «بدایع‌الوقایع» آینۀ روشنی است از شیوۀ زندگی و آداب و رسوم مردم قسمتی از خراسان قرن دهم (هرات) با شرح جزئیات وقایعی که در محافل درباری و مجامع ادبی و هنری آن عصر و زمان می‌گذشته‌است (۵/۷). این کتاب را نخستین‌بار پژوهشگر روسی الکساندر بلدرف، رئیس کرسی ایران‌شناسی دانشگاه لنین‌گراد، با مقابلۀ نسخه‌های متعدد تصحیح و به سال ۱۹۶۱ میلادی در دو مجلد در مسکو به چاپ رساند. چون نسخه‌های این چاپ نایاب شده بود، برای بار دوم از سوی بنیاد فرهنگ ایران در سال‌های ۱۳۴۹ و ۱۳۵۰ خورشیدی در تهران چاپ و منتشر شد. اینک به معرفی این اثر می‌پردازیم.

واصفی هروی

در سال ۸۹۰ هجری قمری در شهر هرات در یک خانوادۀ متوسط طفلی به دنیا آمد که در اخیر عمر خود اثر مفید و دلچسبی به نام بدایع‌الوقایع تصنیف کرد. نام او زین‌الدین محمود و تخلصش واصفی است. واصفی در همان اوان کودکی که هنوز تعلیم خود را در مدرسۀ هرات تمام نکرده بود، در اثر هوش و ذکاوتی که داشت، در سن ۱۶ سالگی به محضر علم‌پرور امیر علی‌شیر نوایی معرفی شد. این فرصت، مسیر زندگی و راه علمی و ادبی او را رقم زد. (۵/۶)

واصفی در هرات مشاغلی را سپری کرد. او به حیث معلم شخصی در نزد امیر شاه‌ولی جغتایی مؤظف گردید و هم به حیث منشی یا دبیر در حضور فریدون حسین میرزا یکی از پسران سلطان‌حسین بایقرا کار کرد.

در سال ۹۱۳ق. دورۀ تیموریان هرات منقرض شد و هرات از سوی سلطان‌محمد شیبانی تصرّف گردید. در همین سال واصفی اثر شاعرانۀ خود را به نام «خمسۀ محیره» تصنیف کرد. این اثر شامل پنج غزل است و قافیۀ شعری تمام این غزل‌ها به کلمات «آب» و «تیغ» ختم می‌شود. واصفی از این اثر خود در بدایع‌الوقایع یاد می‌کند و این غزل‌ها را عیناً به تکرار می‌آورد.

با بالاگرفتن جنگ‌های مذهبی در بین ازبکان شیبانی و صفویان در هرات، عرصۀ زندگی بر مردم تنگ شد. واصفی تا سال ۹۱۸ق. در هرات حیات به سر برد و شاهد فجایع دردناک بسیاری است. سپس درین سال از هرات به ماوراءالنهر فرار کرد و تا آخر عمر در دربار خوانین فراری شیبانی در شهرهای سمرقند، بخارا و تاشکند به سر ‌برد. واصفی تذکرۀ بدایع‌الوقایع را در دربار کلدی‌محمد خان به پایان رساند و برای او پیشکش کرد. تاریخ وفات وی به طور قطع مشخص نیست اما چنین تخمین می‌شود که در عمر ۷۰ سالگی در تاشکند درگذشته‌است.

بدایع‌الوقایع و تحقیقات انجام‌شده

در تاجیکستان در نتیجۀ کوشش‌های مرحوم صدرالدین عینی ادیب و نخستین رئیس فرهنگستان علوم تاجیکستان تدقیقاتی در بارۀ بدایع‌الوقایع به عمل آمد و آن مرحوم سلسله‌مقالاتی دربارۀ زین‌الدین واصفی و کتاب او و مطالب مندرج در آن از سال ۱۹۲۵ تا پایان عمر خود منتشر کرد. کتاب «واصفی و خلاصۀ بدایع‌الوقایع» تألیف مرحوم صدرالدین عینی پس از درگذشت وی به کوشش کمال عینی منتشر شد. مقام زین‌الدین واصفی تا اندازه‌ای بر اثر این تلاش‌ها به اهل ادب و خوانندگان تاجیک معرفی گردید و چندین خیابان و کوچه‌ها و مدارس در محلات مختلف تاجیکستان به نام واصفی نام‌گذاری شد؛ چیزی که در شهر و زادگاه خودش، یعنی هرات، جای آن خالی است.

بلدرف پیش از انتشار تصحیح بدایع‌الوقایع مقالات و کتاب مفصّلی تحت عنوان «زین‌الدین واصفی نویسندۀ قرن ۱۶ تاجیک» در سال ۱۹۵۷ منتشر کرد که مراجعۀ به این آثار در شناخت واصفی حایز اهمیت است. این کتاب برندۀ جایزۀ سال ۱۹۵۸ دانشگاه لنین‌گراد شد. مقالات بلدرف تحت نام «بدایع‌الوقایع یا تذکرۀ زین‌الدین واصفی» (آریانا، کابل، ۱۳۲۴، شمارۀ دهم، سال سوم، برگردان محمدصدیق طرزی)، «واصفی شاعر هراتی و بدایع‌الوقایع» (آریانا، کابل، ۱۳۲۴، شمارۀ هشتم سال سوم، برگردان میر غلام‌حامد) و «زین‌الدین واصفی» (پیام نو، تهران، ۱۳۲۴، شمارۀ ۴، برگردان کریم کشاورز) چاپ و منتشر شد.

از دیگر پژوهش‌هایی که در مورد بدایع‌الوقایع صورت گرفته، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • «جایگاه بدایع‌الوقایع در تاریخ‌نگاری هنری عصر سلطان‌حسین بایقرا» (مطالعۀ موردی موسیق‌دانان خراسان) – مصطفی لعل شاطری

این مقاله در «فصل‌نامۀ علمی – پژوهشی تاریخ‌نگری و تاریخ‌نگاری» دانشگاه‌ الزهرا، سال ۲۷، دورۀ جدید، شمارۀ ۱۹، پیاپی ۱۰۴، بهار و تابستان ۱۳۹۶ منتشر شد. یافته‌های این تحقیق حاکی از آن است که این اثر تا حد زیادی فارغ از دیدگاه‌های سیاسی – درباریِ سایر تواریخ این دوره، بازتابی از زندگی طبقات مختلف جامعه و قشر موسیقی‌دانان می‌باشد، چنان که واصفی به ذکر نکاتی انحصاری از موسیقی‌دانان این دوره پرداخته که تا حد زیادی در سایر تواریخ ذکر نگردیده‌است. از این منظر بررسی تحلیلیِ گزارش‌های بدایع‌الوقایع و نیز تطبیق با سایر تواریخ این دوره از سویی اطلاعات نوینی از حیات موسیقی دورۀ سلطان‌حسین ارائه داده و از سویی پژوهش‌های پیشین در حوزۀ موسیقیِ عصر بایقرا مبتنی بر متون تاریخی را نیازمند بازبینی قرار می‌دهد.

  • «فولکلور هرات در آغاز سدۀ دهم هجری قمری» – محمد جعفری قنواتی

دکتر قنواتی در این تحقیق به بررسی اجزای فرهنگ مردم هرات در کتاب بدایع‌الوقایع در هفت بخش داستان، ضرب‌المثل، هنر موسیقی، معماگویی، سرگرمی‌ها، طب عامه، آداب و آئین‌ها پرداخته‌است. این مقاله در شمارۀ نخست «نامۀ بایسنغر» سال ۱۳۹۸ خورشیدی (صص ۱۶۵ – ۱۷۸) منتشر شد.

  • «تحلیل محتوا و ساختار مکتوبات واصفی هروی» – علی‌رضا شعبانلو

این مقاله در «کهن‌نامۀ ادب پارسی»، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، فصل‌نامۀ علمی، سال یازدهم، شمارۀ اول، بهار و تابستان ۱۳۹۹، صص ۱۲۷ – ۱۵۰ منتشر شد. یافته‌های این تحقیق نشان می‌دهد که در تذکرۀ بدایع‌الواقایع مجموعاً ۴۲ مکتوب آمده‌است که شامل انواعی چون اخوانیات (۲۰ عدد)، نشان (۳ عدد)، منشور (۲ عدد)، فتحنامه (۲ عدد)، عرضه‌داشت (۵ عدد)، خطبۀ وقفیه (۳ عدد)، خطبۀ کتاب (۲ عدد)، کتابۀ عمارت (۲ عدد)، متن و تاریخ سنگ گور (۲ عدد)، شجره (۱ عدد) و قباله (۱ عدد) می‌باشد.

جلسات هفته‌وار خوانش متن بدایع‌الوقایع از زمستان ۱۳۹۸ خورشیدی تا میانۀ سال ۱۴۰۰ خورشیدی در مؤسسۀ پژوهشی بایسنغر برگزار شد. برآیند این جلسات چندین یادداشت بود که در سایت بایسنغر منتشر گردید. همچنان مقالات «پهلوان‌محمد ابوسعید» و «جایابی باغ نعمت‌آباد» با الهام از این جلسات نوشته شد که در شمارۀ سوم «نامۀ بایسنغر» سال ۱۴۰۲ خورشیدی در هرات منتشر گردید.

غلام‌حیدر اسیر هروی، فولکلورپژوه بنام هرات، در سال ۱۳۸۸ خورشیدی تلخیصی از کتاب بدایع‌الوقایع را در دو جلد منتشر کرد. آقای اسیر مقدمه‌ای در ۵۰ صفحه‌ بر این تلخیص نوشت که نشان از شناخت او بر ادبیات شفاهی این شهر است.

روش تصحیح

بلدرف قریب ۲۵ سال (از سال ۱۹۳۵) عمر خود را در این راه صرف نمود و این کتاب گرانبها را به حضور اهل علم و ادب هدیه نمود. او در تصحیح انتقادی این متن ۳۱ نسخه در دست داشته‌ که عمومشان ناقص بوده‌است. از این مجموعه، سه نسخه‌اش «نوادرالحکایات» است که ترجمۀ بدایع‌الوقایع به زبان اوزبکی است و یک تعداد هم یا تکرار مکررات است و یا فوق‌العاده مغلوط و ناقص، تنها چهارده نسخه در آماده‌ساختن متن سودمند بوده‌است. این نقل قول از بلدرف در روش کار او از تصحیح متن بدایع‌الوقایع است:

«روشی که ما به علت در دست‌نبودن نسخۀ مرغوب بدایع‌الوقایع پیش گرفتیم ما را بر آن داشت که متون موجودۀ این اثر را از نظر انتقاد تلقی کنیم و با رعایت سبک نگارش و سلیقۀ ادبی واصفی و نیز با توجه به خصوصیات زبان او و زبان معاصرین او از بین نسخ متعدد کلمه‌ای را که افصح و ابلغ بوده و به شیوۀ وی مناسب‌تر می‌آمده انتخاب نماییم.

ولی برای این که رأی و عقیدۀ خود را تحمیل نکنیم یا به اصطلاح تنها به قاضی نرفته باشیم با قید نسخه‌بدل‌های مهم راه قضاوت را به خوانندگان روشن‌بین باز گذاشتیم.»

ساختار و محتوا

بدایع‌الوقایع اثر نفیسی است که هم از منظر تاریخی و هم ادبی حایز اهمیت است. مورخین و واقعه‌نگاران به آن اهمیت مخصوصی می‌دهند زیرا واصفی شاهد و ناظر بسی واقعات است که در دوران بیست سال متمادی چندین حکمران خاندان شیبانی در آسیای وسطی اتفاق افتاده‌است، برعلاوه ازین، از وقایع داخلی مطالبی درین کتاب دیده می‌شود که حیات تهذیبی و مدنی هرات در اخیر قرن نهم و اوایل قرن دهم هجری را به وضاحت نشان می‌دهد. (۵/۷)

وجوه تاریخی این تذکره نباید ما را از وجه ادبی این کتاب باز دارد. بدایع الوقایع ضمن این که ادبیات و ذوق ادبی زمان خود را برای ما نشان می‌دهد و معیارهای سنجش شعر و شاعری عصر را معرفی می‌کند، خود این متن هم به عنوان یک متن ادبی ارزش و اهمیت دارد. واصفی از نثرنویسان قوی عصر خود است. وی شاعر است و در این شاهکار خود ازین توانایی خود به وفور استفاده کرده‌است طوری که اگر ابیات شعری این تذکره را جدا سازیم دفتر شعری به نام وی تهیه خواهد شد.

تعصبات شدید مذهبی، باورهای خرافی و ناپسندی که جای علم و تجربه را گرفته‌است، ترتیب مجالس و محافلی که بر محور سکس برگزار می‌شود، روی‌آوردن به تفننات ادبی در قالب معمّا، نظیره‌سرایی و … به جای هنر واقعی،‌ از مسایلی است که نشان می‌دهد عصر واصفی تا چه میزان به الگوهای موهوم و بی‌ارزش روی آورده بودند و این شده بود روح حاکم عصر و زمان که هر اهل فضلی می‌کوشید تا خود را به این زمینه نزدیک‌تر سازد. (۳/۳)

این تذکره طوری که ملاحظه می‌شود از جانب نویسندۀ آن به فصل‌های جداگانه و متعدد تقسیم گردیده و هر یک آن را به عنوان «گفتار» نام نهاده که در مجموع ۴۶ گفتار است. فصل اول عنوان ندارد و فصل‌های دیگر که عنوان برای آن تعیین گردیده‌است به طور کامل اصل مضمون را جواب گفته نمی‌تواند. به طور عموم فصل‌های مابعد به ترتیب تاریخ است. (۳/۲ )

نتیجه

بدایع‌الوقایع از کتب بااهمیتی است که بر علاوه‌ گزارش‌های تاریخی و سیاسی، روح ادبی حاکم اواخر سدۀ نهم و اوایل سدۀ دهم خراسان و ماوراءالنهر را نشان می‌دهد. این کتاب توسط نویسنده‌ای از قشر متوسط جامعه تحریر ‌شده و علی‌رغم کتب تاریخ و ادب همان عصر و زمان که بیشتر راوی روایت حاکم است، بازتاب‌دهندۀ وضعیت توده‌هاست و از مجالس و محافل ادبی و ذوق ادبی حاکم در بین جامعه پرده برمی‌دارد. واصفی اگر جایی هم از حکّام و امرا سخن گفته، آن وجه شخصی و اجتماعی‌شان را بیشتر نشان داده تا بعد سیاسی و نظامی‌شان را.

بر اساس گزارش بلدرف، کتاب‌خانه‌های علمی شوروی آن وقت از لحاظ کمیت نسخ بدایع‌الوقایع غنی است اما عموم‌شان یا مغلوط، یا ناقص و یا تکرار است. دستیابی به نسخ جدید این اثر از جمله دو نسخۀ کتاب‌خانۀ گنج‌بخش مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان در شماره‌های ۸۴۴۸ و ۱۲۸۹۸ در تصحیح مجدد این اثر سودمند خواهد بود.

منابع

۱. جعفری قنواتی، محمد، (۱۳۹۸)، «فولکلور هرات در آغاز سدۀ دهم هجری قمری»، نامۀ بایسنغر، هرات، شمارۀ اول، صص ۱۶۵ – ۱۷۸.

۲. شعبانلو، علی‌رضا، «تحلیل محتوا و ساختار مکتوبات واصفی هروی»، بهار و تابستان ۱۳۹۹، «کهن‌نامۀ ادب پارسی»، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، فصل‌نامۀ علمی، سال یازدهم، شمارۀ اول، صص ۱۲۷ – ۱۵۰.

۳. شفیعی کدکنی، محمدرضا، سایت بخارا: https://bukharamag.com/1399.01.25470.html

۴. لعل شاطری، مصطفی، (۱۳۹۶)، «جایگاه بدایع‌الوقایع در تاریخ‌نگاری هنری عصر سلطان‌حسین بایقرا؛ مطالعۀ موردی موسیقی‌دانان خراسان»، فصل‌نامۀ علمی – پژوهشی تاریخ‌نگری و تاریخ‌نگاری دانشگاه‌ الزهرا، سال ۲۷، دورۀ جدید، شمارۀ ۱۹، پیاپی ۱۰۴، صص ۱۱۵ – ۱۴۲.

۵. واصفی، زین‌الدین محمود، (۱۳۴۹)، بدایع‌الوقایع، تصحیح الکساندر بلدرف، ج۱، تهران: بنیاد فرهنگ.

۶. واصفی، زین‌الدین محمود، (۱۳۵۰)، بدایع‌الوقایع، تصحیح الکساندر بلدرف، ج۲، تهران: بنیاد فرهنگ.

    دیدگاه‌تان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *