نگاهی به زندگی و کارنامۀ هشت «محمدصدیق» مشهور هرات در صد سال گذشته
شهر هرات که به شهر علم و فرهنگ شهره است، از آن است که خاستگاه بزرگان بیشماری در زمینههای مختلف بودهاست. استاد خلیل الله خلیلی در طی نامهای که در دی/جدی سال 1362 خورشیدی به محمدعمر صدیقی مینویسد، میگوید «و چندان نام علما و شعرای این سرزمین (هرات) به کثرت برده میشود که پنداری در سایۀ هر درختی عالمی خفته و در پای هر دیواری سخنوری به بار آمده و از پناه هر سنگی قهرمان جنگی پا به عرصۀ پیکار نهاده …»
از این میان در این صد سال اخیر چند شخصیت علمی، هنری و ادبی ازین خاک سر برآوردند که همۀشان نام، محمدصدیق است و این موجب شده که در بسا موارد یکی بهجای دیگری بنشیند و محقق را با سردرگمی مواجه سازد همچنانکه در همان دوران زیستشان نیز تشخیص و تفکیک قدری مشکل بوده و به این جهت در بین مردم به نسبتها و القاب مختلفی چون آخوندزاده صاحب کابلی، آخوندزاده صاحب معلم، آخوندزاده صاحب حاجیملا و … شهرت یافتند. از سویی هم گویا این نام در بین خانوادههای اهل علم هرات طرفدار زیاد داشته چرا که ترکیب از دو نام و لقب، پیامبر اسلام (محمد) و خلیفۀ نخستین مسلمانان (صدیق) است. درین جا با تکیه بر منابع کتابخانهای به معرفی هشت تن از این همنامان دانشمند هراتی خواهیم پرداخت.
قاضی ملا محمدصدیق آخوندزاده فرزند علیمحمد خطیب معروف به «آخوندزاده کابلی» و متخلص به «صدیق» در سال 1242ش. در هرات متولد شد. او شاعر، ادیب، تذکرهنویس و خوشنویس بود. استاد خلیلی در آثار هرات ایشان را چنین میستاید: «علمی همچون بحر موّاج، هوشی مانند برق سریع، طبعی به اصطلاح شعرا بسان سپهر بلند، خطّی به گفتۀ ارباب عشق چون ریحان نوخطان دلکش، همه از مزایای حقیقی این پیرمرد محترم است که با اخلاق نجیب و فطرت بیتکلف ممزوج شده، وجود همچو یک نابغۀ علمی را تشکیل میدهد» (خلیلی، 1383: 408). ادبیات فارسی و عربی را نزد دانشوران زادگاهش خواند. ریاضی، هندسه، جفر، رمل و فلسفه را در هرات از نزد مولوی غلامرسول هندی فراگرفت. خط نستعلیق، ثلث، نسخ و شکسته را خوب مینوشت. شهرت عمدۀ وی به خاطر تألیف تذکرهای به نام تذکرهالنساء است که آن را در 1287ش. نوشته و زندگینامۀ 267 بانوی شاعر فارسی و تازیگوی را در آن آوردهاست (صابر هروی، 1389: 30). این اثر در بهار 1400 خورشیدی با مقدمه و تصحیح الهه شیرینی و یوسف اسماعیلزاده از سوی انتشارات احراری منتشر شد.
وی در عهد امیر حبیباللهخان (1250 – 1297ش.) به کابل رفت و در آنجا سردار نصراللهخان نایبالسلطنه و سایر شهزادگان را درس میداد. در زمان جلوس شاه اماناللهخان (1271 – 1339ش.) دوباره به هرات بازگشت و در هرات به «آخوندزاده کابلی» شهرت یافت. او در هرات سمت قضاوت و حین تأسیس انجمن ادبی هرات، ریاست انجمن را نیز به عهده داشت.
به قول استاد خلیلی، ملا محمدصدیق در نظم و نثر از بیدل پیروی میکرد و شعر او سرشار از تشبیهات پیچیده و تلمیحات گوناگون است. طبع ایشان را ماشین مادهتاریخ گفتهاند و در باب سال تألیف تذکره النساء 28 نام تعیین کرده بودند که همۀشان تاریخ تألیف کتاب (1327ق.) را میرساند، از جمله: ریاض شاهی، شاعرات عارفه، خیابان عنایات سبحانی، حرم باغ نکو، گلشن خسروانی و … . استاد خلیلی از محضرشان کسب فیض کرده و ارادتی ویژه به ایشان داشتهاست طوریکه نام کتاب آثار هرات از مادهتاریخهای جناب آخوندزاده صاحب است که سال تألیف کتاب را در بردارد (1307). در مورد آثار ایشان استاد خلیلی میگوید «از آنجا که در نظر داریم آثار قاضی صاحب را علیحده به طبع برسانیم در این جا قرار خواهش خودشان به همین چند بیت اکتفا میکنیم.» (خلیلی، 1383: 409) اما از وی جز تذکرةالنساء و چند مقاله چیزی بهجا نماندهاست.
آخوندزاده صاحب از مؤسسین انجمن ادبی هرات (1309 خورشیدی) هستند و تا سال 1314 به حیث رئیس افتخاری این انجمن ایفای نقش داشتند. در شمارههای مختلف مجلۀ ادبی هرات چندین مقاله به نام ایشان ثبت است: «افتتاحیه»، «حکم و امثال»، «دین پاک اسلام، موجب سعادت است»، «نظر عادلانۀ شریعت مقدس اسلام نسبت به حقوق حقۀ زنان»، «سِر موّفقیت و سعادت» و «عرف و عادات» (نامۀ هرات، 1399: 195). سرانجام در روز جمعه 8 بهمن/دلو 1322 خورشیدی در شهر هرات درگذشت و پیکرش را در کنار آرامگاه مولانا عبدالرحمن جامی به خاک سپردند.
زندگینامۀ آخوندزاده صاحب کابلی توسط نوۀ دختریشان جناب احمدسعید مجددی با ویراستاری نگارنده تهیه و تدوین شدهاست که به زودی چاپ و نشر خواهد شد. باید تذکر داد که محمدعمر صدیقی فرزند ارشد ایشان است که مدتی ریاست کتابخانۀ عامۀ کابل را عهدهدار بودند.
آخوندزاده ملا محمدصدیق هروی، معلم درالحفاظ فرزند مرحوم آخوندزاده ملا میر عبدالحمید حسینی سیاووشانی از امجاد قطب الاقطاب امیر سیدکلال بخاری میباشد. ایشان متولد سال 1292 قمری در قریۀ سیاووشان است. از سن 6 سالگی به تحصیل علوم پرداخته و نزد مرحوم آخوند ملا محمدعمر سلجوقی در مدرسۀ پایحصار هرات علوم متداوله را آموخت. وی بعد از کسب علوم عقلی و نقلی، فضایل و حفظ قرآن کریم و دریافت استشهادنامه (تصویر 3) از سوی علمای بلدۀ هرات، به تدریس علوم و تفسیر قرآن عظیم الشأن در مسجد جامع شریف پرداخته و دهها تن از شاگردانشان در حوزههای مختلف علمی تقدیم جامعه شدند (هشتاد نفر حافظ کامل و بیش از صدتن عالم جامع) که مشهورترین آنان مولانا محمدیعقوب شایق، مولوی جلالالدین ساغری، مولوی ضیاءالحقخان، مولوی نعمتالله، مولوی ملا یارمحمد، مولوی نیکمحمد، علامه صلاحالدین سلجوقی، مولوی عبدالوهاب و منشی ملا امیر میباشند. وی منصب دولتی نپذیرفت، حتی قضاوت به او پیشنهاد شد اما قبول نکرد (حسینی، 1400: 166).
طریقت نقشبندیه را از نزد خلیفه صاحب میر محمدصدیق ادرانی* در قریۀ نوین علیا کسب نمود. حافظ کلام الهی شد و در هرماه یک قرآن را ختم و حلقۀ درس تفسیرشان به جامعۀ علما و مفسّرین هرات هر روز رونق بیشتری میداد. در سال 1310 خورشیدی سفر حج داشتند. در ضمن این سفر، به زیارات هندوستان، مُلک عراق، زیارات متبرکۀ صحابه در دمشق و شام و زیارات انبیاء در بیتالمقدس مشرف شدند. در این سفر حج، با رییس جامعةالازهر مصر که مدرّس و مفسّر بزرگ عالم اسلام بود ملاقات و تبادل افکار نمود و همه ساله تا آخر عمر نامههایی بینشان رد و بدل میگردید.
وی مورد احترام حاکمان و بزرگان وقت بودند. سعدالدینخان نایبالحکومه، عبدالرحیمخان نایبسالار، محمدنادرخان پادشاه افغانستان (تصویر 4) و محمدهاشمخان صدراعظم از ارادتمندان وی بودند، چنانچه در مجمع بزرگان افغانستان که به اشتراک حضرت صاحب شوربازار، آخوندصاحب فضلالربی تگاب، مولانا عبدالهادی داوی، قاری عبدالله ملکالشعرا، عبدالعلی مستغنی و اعتمادالدوله که در کابل دایر شده بود از طرف پادشاه افغانستان احترامانه دعوت و در آن مجمع اشتراک و سخنرانی نمودند.
آثار آخوندزاده صاحب محمدصدیق معلم
از آخوندزاده صاحب چندین رسالۀ چاپی و خطی در دسترس است. «حصۀ سوم رسالۀمزارات هرات تألیف مرحوم مولوی محمدصدیق هروی معلم دارالحفاظ است که به خواهش مرحوم حاج محمدعظیم خان آزادانی ناشر اول کتاب مزارات هرات، آن را تألیف نموده و علما و مشایخ و دراویش قرن اخیر را دستهبندی و به صورت رسالهای فراهم کرده … » (فکری، 1346: 12 ). این بخش از رسالۀ مزارات هرات علما و روحانیانی که میان سالهای 1185 تا 1373ق. میزیستند، دربرمیگیرد. رسالۀ تحفةالاخوان فی تصحیحالایمان اثر دیگری است از آخوندزاده صاحب معلم که با حمایت عبدالرحیمخان نایبسالار (1274 تا 1334ش.) در مطبعۀ دانش هرات طبع شد. این کتاب شرح و ترجمۀ «آمنت بالله» است و در همان زمان تدریس میشد و نسخهای از آن اکنون در دسترس است. رسالۀ خطی عِقدِالوحید فی شرح دُرّالفرید به زبان فارسی، رسالۀ خطی قول السدید فی شرح کلمة التوحید به زبان عربی که این رساله توسط غلام حیدر کبیری به فارسی برگردان و چاپ شد (1387، مطبعۀ هرات)، از دیگر آثار وی است. دیگر از فعالیتهای علمی ایشان ترجمۀ قسمتی از کتاب فتوحات اسلامی است که توسط گروهی از علما از عربی به فارسی برگردان شد. فتوحات اسلامی از تألیفات سید زینی ابن سید احمد دحلان مفتی اعظم و ملا امام حرم مکه مکرمه است که در زمان حکومتداری مرحوم عبدالرحیمخان نائبسالار در هرات به فرمایش و پیشنهاد وی توسط بیستوچهار نفر از علمای متبحّر و جیّد آن وقت ترجمه شد طوریکه از صفحۀ ۳۰۰ تا ۳۸۸ به نام آخوندزاده محمدصدیق خان مدرس ثبت میباشد.
در چند برگ دستنویس از مناقب آخندزاده صاحب که توسط فرزندشان سیدمحمد جان نوشته شده، افزون بر آثار ذکر شده از چند حاشیه نیز یادآوری گردیده که از جمله حاشیۀ کامله بر بدیع المیزان و حواشی متفرقه بر شرح ملا جامی و بر قاضی سلم و مطول و حاشیهای بر هدایۀ فقه میتوان نام برد. همچنان کتاب آثار هرات که شرح حال مشایخ قدیم و علمای متأخر هرات را احتوا میکرد، به سعی و اهتمام استاد خلیلالله خلیلی که خواهرزادۀ عبدالرحیم نایبسالار میشد، زیر نظر آخوندزادهصاحب معلم طبع و نشر گردید (حسینی، 1400: 82).
آخوندزاده صاحب معلم دارای قریحۀ شعری نیز بودهاست، وی در شعر حزین تخلص میکرده و یک دو غزل از ایشان در مناقبشان ثبت است که اینجا نقل میکنیم:
ای جان و دل سفر کن بهر لقای احمد خود را غبار ره کن اندر هوای احمد
ای ساربان یثرب بهر خدا صدا کن تا ناقه زود جنبد سوی سرای احمد
در کوچههای یثرب دیوانهوش چو مجنون در چشم سرمه سازی از خاک پای احمد
شاهی به کل عالم با جملۀ خزاین با خردلی نیرزد نزد گدای احمد
در وادی تحیر گمره شدند مردم تو ره به حق نیابی جز در قفای احمد
از سوز سینۀ خویش آتش بزن به عالم تا عالمی بسوزد اندر فدای احمد
تو ای حزین قدم زن در شاهراه شرعش شاید که بار یابی زیر لوای احمد
***
ای دل عاشقم چرا عزم سفر نمیکنی فرقت یار تا به کی عزم سفر نمیکنی
کعبه به جلوه آمده بهر طواف حاجیان در ره وصل او چرا عزم سفر نمیکنی
بوسۀ سنگ اسودش از چه هوس نمیکنی سعی صفا و مروه را عزم سفر نمیکنی
در عرفات حاجیان عذر گناه میکنند تو به امید مغفرت عزم سفر نمیکنی
در ره شاه انبیا ناقه چرا نمیبری بانگ صدا نمیکشی عزم سفر نمیکنی
خاک رهش به چشم خود سرمه چرا نمیکنی سوی حریم درگهش عزم سفر نمیکنی
اهل مدینه خوش لقا ساحت اوست دلگشا صحن حرم چه جانفزا عزم سفر نمیکنی
بهر خدا محمدا تشنهلب است امتت سر به نقاب تا به کی عزم سفر نمیکنی
سوی حجاز ای حزین ناقه بران که دیر شد کوس رحیل میزنند عزم سفر نمیکنی
وی در اخیر عمر به مرض فلج دچار گردید و توجهات عبداللهخان ملکیار نایبالحکومۀ هرات در تداویشان اثر نبخشید تا اینکه در سال مرداد/اسد 1332خورشیدی چشم از جهان پوشید. خبر درگذشت و مراسم عزاداری ایشان در نشریۀ اتفاق اسلام بازتاب یافت: «جنازۀ مرحوم از خانۀ شخصیشان برداشته و در مسجد عیدگاه نماز جنازه در حالیکه شاغلی سریاور حضور ملوکانۀ کفیل ایالت مأمورین ملکی و عسکری، علما و مشایخ اعزه، جم غفیری از سایر اهالی حاضر بودند ادا شد و جنازۀ مرحوم به قریۀ سیوشان نقل داده شد و در جوار فیضآثار حضرت خواجه محمد کنجان علیهالرحمه مدفون گردید…» (اتفاق اسلام، شمارۀ 110، مرداد/اسد 1332).
کتابخانۀ بزرگ علمیشان از طرف وارثین برای مرحوم منشی محمدامان که یکی از شاگردان ورزیدهشان بودند، اهدا گردید. نیاز به ذکر است که سیدمحمداکبر حمید «حسینی» (1292 – 1381ش.) مشهور به مستوفی، صاحب کتاب «حکمرانان هرات» برادر کهتر ایشان است.
از نوادگان آخوندزاده صاحب باید از سیدعبدالخالق صدیقی فرزند سیدمحمد جان یاد کرد. نگارنده با جناب دکتر خلیل الله افضلی در زمستان 1399 خورشیدی به منزل سیدعبدالخالق صدیقی اکنون مدیر منابع بشری ریاست دانشگاه هرات، رفتیم و ایشان با کمال خورسندی و حسن نیت آثار آخوندزاده صاحب را به اختیار ما گذاشتند که جای سپاسگزاری بسیار است. در کنار آثار چاپی و خطی، نسخۀ نفیسی از قرآن عظیمالشأن که از طرف شاه امانالله به جناب آخوندزاده صاحب هدیه شده بود، موجود بود. مقداری بالغ بر صد عنوان از کتابهای کتابخانۀ آخوندزاده صاحب در نزد آقای صدیقی نگهداری میشود.
مرحوم ملا محمدصدیق مشهور به حاجیملا از اجلۀ علمای عصر و سالها به امامت ارگ هرات (قلعۀ اختیارالدین) مقرر و معزز بودهاست. این مرد دانشمند علاوه بر علوم معقول و متداول حافظ کلام الهی و در نگاشتن خطوط نستعلیق، ثلث و شکسته مهارت داشتند. همۀ خاندان ایشان اهل فضل و هنر خط بودند و از پدران ایشان مرحوم آخوند ملا محمدقاسم و مرحوم شیخ الاسلام و ملا خدابخش و مرحوم ملا عبدالحکیم از اساتید خط بودند. مخصوصاً آخوند ملا عبدالحکیم که در نگاشتن خطوط ستّه یدی طولایی داشت. (فکری، 1349: 75)
دکتر جلال الدین صدیقی از احرار مختاروف مؤرخ معاصر تاجیکستان که در سالهای 1354ش. از هرات دیدن نموده، نقل میکند که خطوط آخوندزاده محمدصدیق را بر مقبرۀ امام فخر رازی دیدهاست. «معلوم است که فخرالدین رازی عالم زبردست دورۀ غوریان بوده و در سال 543ق. تولد یافته و در سال 606ق. وفات یافتهاست. هنگام فوتش رازی گویا رباعی را سروده بودهاست که فردی از آن چنین است:
هرگز دل من ز علم محروم نشد
کـم ماند ز اسرار که مفهوم نشد
این متن از جانب محمدصدیق که امام ارگ هرات بوده، به روی سنگ مرمر مزار فخرالدین رازی کنده شدهاست. (مجلۀ هرات باستان، 1362) همچنین فکری سلجوقی میگوید که: «لوح موجوده همان لوحی است که مرحوم حاجی آدمخان بالا سر آن نصب نموده، خط کتیبۀ آن ثلث متوسط و پیچیده است. کاتب آن مرحوم ملا محمدصدیق امام ارگ است که مردی عالم و خوشنویس و هنرمند بود.» (فکری، 1390: 463)
آخوندزادهصاحب بیشتر کتب علمی و مؤلفات علمای قرن اخیر را به قلم خود برای استفادۀ طلّاب علوم مدرسۀ سلجوقیان پایحصار نوشت. از جمله کتاب مهم الاصول استاد خود محمدعمر سلجوقی را بارها به خط نسخ عالی استنساخ کرد و نیز کتابهای شرح حکمت، فتح المبین، منازل السائرین و مفتاح الکنوز از استنساخات ایشان است. (سلجوقی، 1400: 157)
وی از شخصیتهای صاحب قدر زمان خود بودهاست چنان که در زمان نایبسالار عبدالرحیمخان (1274 – 1334ش.) وقتی که اقدام به بازگشایی مجدد مکاتب شد، مردم نسبت به مکاتب ذهنیت خوبی نداشتند، روی همین مسأله نایبسالار از آخوندزادهصاحب محمدصدیق کابلی و منشی عبدالکریم احراری طالب همکاری و مشورت شد. سرانجام این مسأله به خود مردم واگذار گردید. «مردم دو نفر ملای کهن سال را به حیث معلم به مکتب مذکور معرفی کردند که یکی از ایشان آخوندزاده ملا محمدصدیق امام ارگ و دیگری ملا تاجمحمد بود. لذا در اندک مدتی صنوف مکتب از اطفال مأمورین دولت و صاحب منصبان اردو و سایر علمدوستان تکمیل گردید و نسبت افزایش تعداد شاگردان سه معلم دیگر نیز در همین سال به مکتب مذکور استخدام گردید و بودجۀ آن منظور شد.» (حسینی، 1400: 84)
مرحوم ملا محمدصدیق تا پایان عمر به تدریس طلّاب مشغول و رسماً امامت ارگ را عهدهدار بود. وی در ۱۳۱۰ش. درگذشت و در حظیرۀ خانوادگی در محلۀ باباحاجی به خاک سپرده شد. فرزند ارشدشان حافظ محمدنعیم صدیقی است. وی به تاریخ 15 محرم 1315ق. در شهر هرات زاده شد و علوم عربیه و ادبیات را نزد پدر دانشمندش آموخت. به طب جدید آشنایی دارد و نظم و نثر را موزون و عالمانه مینگارد. (غواص، 1399: 65). فرزند دیگرشان محمدعلم غواص (1297 – 1367ش.) است که خطوط نستعلیق و شکسته را عالی مینویسند، مگر به آن نمیپردازد (فکری: 1349: 75). غواص آثار منظوم و منثور بسیار دارد. این اواخر چند اثر ایشان از جمله شعرای معاصر هرات (1399، هرات) و مجموع چهار اثر استاد غواص (1397، کابل: امیری) به حمایت دفتر تیکا چاپ و نشر شد. خونابه اثری دیگر از غواص است که از سوی مؤسسۀ پژوهشی بایسنغر در دست چاپ است. دکتر جلالالدین صدیقی (1319 – 1375ش.) و برادرش شمسالدین صدیقی (زادۀ 1321 خورشیدی) که هر دو از پژوهشگران و ادبای هرات بودهاند نواسههای این مرد بزرگ (آخوندزاده معلم) هستند.
«آخوندزاده ملا محمدصدیق نیازی فرزند حاجی نور محمد نیازی مردی پاکدل، باطهارت و نظافت بود، تا سن ۸۵ باهوش تیز و حواسِ بجا از خانه به بازار میآمد و در مجالس، محافل و اجتماع شرکت میفرمود و هنوز خط مینوشت و پیوسته سفید میپوشید. در نهایت پاکی و پاکیزگی عبا، پیراهن، شلوار و جلیقهاش سفید بود و دستار ململِ سفید به سر میکرد و نزد همگان محبوب بود. خطوط ثلث و کوفی را ماهرانه مینوشت، در نستعلیق شیوۀ خاص داشت اما خطوط آخر عمرش چندان بامزه نبود. روزگارش صرف قطعهنگاری و طاعت و عبادت میشد، تا به عمر 90 سالگی حیات مستعار را بدرود گفت. خدایش رحمت کند که مرد هنرمند، خوشخوی و عابد بود.» (فکری: 1349: 30)
عطار هروی از شاگردان آخوندزاده نیازی است. «آخوند محمدعلی عطار به خط پدر قانع نشد. در آن وقت ملا محمدصدیق نیازی خط ثلث و کوفی را بد نمینوشت و به خوشنویسی معروف بود. استاد محمدعلی نزد آن مرحوم کمر تلمُّذ بر میان بست و به هوش تیز و ذکای فطری در اندک مدتی خط ثلث و اندکی کوفی را فرا گرفت.» (فکری، 1349: 76)
عطار آشنایی خود با خطوط کوفی و استاد خود را چنین حکایت کردهاست: «در بدو امر همواره بدان فکر بودم که چگونه این خطوط (خطوط کوفی در مسجد جامع هرات) را بخوانم. یکی از دوستان گفت: بدین خطوط و انواع دیگر، ملا محمدصدیق نیازی آشنایی دارد و شما نزد او بروید. اتفاقاً بعد از ساعتی آدم خوشلباسی که چپن ماهوت ابریشمدوزی در بر داشت و کفش زریدوزی به پا و با عصایی که در غزنی نقش و نگار یافته بود، آمد. وی این خطوط را با مهارت کاملی خواند و من خیلی خوشحال شدم. از زبان وی شنیدم که گفت: شاگرد من شو تا بدین خطوط شناسا گردی. من چون تشنهای که به دریا رسیده باشد فردا با قلم و کاغذ و مداد به سویش رهسپار شدم.»
راقمۀ کتیبههای الواح مقابر خلیفه صاحب میر محمدصدیق ادرانی (در. 1330ق.) و میر سیداحمد (در. 1341ق.) در روستای نوین علیا به خط محمدصدیق نیازی است.
عبدالله نیازی فرزند آخوندزاده محمدصدیق نیازی نیز خوشنویس بوده و راه پدر را ادامه داده است. با تمام تلاش فقط توانستم به دو نمونۀ خط از این پدر و پسر هنرمند دست پیدا کنم.
ایشان فرزند ارشد مولوی ابوبکر سلجوقی مفسّر و خوشنویس هستند که قرآنهای متعددی را با دلایلالخیرات به خط و کتابت زیبای خود نگاردهاند.(سلجوقی، 1400: 44) محمدصدیق سلجوقی صاحب تألیفاتی بودهاست و ایشان پدربزرگ محمدصدیق راشد سلجوقی است که ذکرش خواهد آمد. جد پدرکلان آخوندزاده صاحب محمدصدیق سلجوقی، مولانا محمد میرزا است که از جمله علمای مدرسۀ نظامیۀ پایحصار هرات بوده و بخشی از دارایی خود را در راه ترویج ارزشهای اسلامی خرج میکند. پرداخت اعاشۀ بسیاری از ایتام و آزادسازی چندین غلام و کنیز از کارهایی است که در کارنامۀ او ثبت است. از آخوندزاده ملا محمدصدیق دو پسر به نامهای ملا محمدفاروق و ملا محمدرفیق (جد راشد سلجوقی) و چند دختر باقی ماند.
محمدصدیق راشد سلجوقی فرزند مرحوم آخوندزاده مولوی نعمت الله سلجوقی در مهر/میزان 1312خورشیدی در هرات پایحصار (دژ شمیران) دیده به جهان گشود**. پدرش از علمای شهیر هرات بود که عمر خویش را به حیث استاد و مدرس و همچنان به حیث رئیس در فخرالمدارس هرات ایفای وظیفه نموده است.
راشد سلجوقی تحصیلات ابتدایی خود را نزد پدر فرا گرفت و سپس در فخرالمدارس هرات به تحصیلات خویش ادامه داد و در سال 1336خورشیدی از فخرالمدارس هرات فارغ التحصیل گردید. راشد بعد از ختم تحصیل بنا به لیاقتی كه داشت به حیث استاد در فخرالمدارس هرات در سال 1337 مقرر شد و با توانی كه در راستای آموزشی و آموزگاری از خود نشان داد، او را شایسۀ ریاست فخرالمدارس هرات دیدند و در سال 1344 این مقام را بدو سپردند.
استاد راشد سلجوقی با موفقیتهای چشمگیری كه در فخرالمدارس هرات از خود بجای نهاد، دولتیان وقت او را به كابل خواستند و در سال 1347 به حیث عضو نصاب تعلیمی ریاست تألیف و ترجمۀ وزارت معارف مقرر كردند. او در ریاست تألیف و ترجمه کمیسیونی را ایجاد کرد که بر نصاب تعلیمی علوم دینی در معارف افغانستان تعدیلاتی را به میان آورد و خود به حیث منشی این کمیسیون ایفای وظیفه مینمود.
استاد راشد سلجوقی در سال 1360خورشیدی راهی دیار هجرت شد و در سال 1360 به همکاری جناب محمدهاشم مجددی به تأسیس شورای ثقافتی جهاد افغانستان پرداخت که عدۀ زیادی از دانشمندان افغانستان با ایشان همكار بودند. در شورای ثقافتی کار های فرهنگی مهمی صورت پذیرفتهاست که از آن جمله میتوان موارد ذیل رانام برد:
– تدقیق بر ترجمۀ تفسیر عبدالله یوسف علی که توسط صباحالدین کشککی از انگلیسی به فارسی ترجمه شدهاست.
– تهیه کتب درسی مقطع ابتدایی مکاتب طبق آرمانهای اسلام، در شرایط جهاد و هجرت؛
– ترجمۀ تفسیر فی ظلال القرآن؛
– تهیۀ آلبومهای جهاد افغانستان؛
– تهیۀ شرح حال زندگی رجال افغانستان در یک قرن اخیر؛
– تهیۀ شرح حال 50 هزار نفر از نخبگان جهادی و شهدای راه حق؛
– نشر فصلنامۀ افغان جهاد.
درین شورا حدود 150جلد کتاب به نام رویدادهای جهادی، دانستنیها و غیره چاپ شد و تعداد صدها هزار جلد آن به طور رایگان بین مهاجران و مجاهدین توزیع گردید. همچنین در این شورا 25 سیمینار تحت عنوان فردای افغانستان اسلامی برگزار شد که معلومات در بارۀ این سیمینارها در رسانههای مختلف چاپ و به دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
راشد سلجوقی در سال 1366 به امریکا رفت و در آنجا نیز با درد مضاعف زادگاهش دست در گریبان شد و هرگز بیكار ننشست و هموار در تلاش خدمت به هموطنان خویش بود. در آن دیار به تدریس قرآن مجید پرداخت و در سال 1371 افغان اکادمی را به همکاری عدهای از دوستانش در ایالت ورجینیای امریکا اساس گذاشت. این مؤسسه از روزهای تاریخی مهم اسلامی و از رجال برگزیدۀ اسلامی و افغان تجلیل و یادبود به عمل میآورد. همچنین استاد راشد سلجوقی درین شهر اساس یک مسجد را به نام مسجد مبارک مصطفی (ص) گذاشته است که گنجایش 800 نمازگزار را دارد. این مسجد به سرپرستی استاد راشد سلجوقی و همت افغانان مهاجر این منطقه و به وسیلۀ مهندسان و کارشناسان افغان اعمار گردیدهاست. استاد سلجوقی کتب زیادی را ترجمه و یا تألیف نمودهاست که مهمترین آنان ترجمۀ تفسیر فی ظلال القرآن است که در ده جلد تدوین شدهاست. از آثاری که استاد راشد سلجوقی ترجمه نمودهاند: شرح مجلةالاحکام، ارشادات اجتماعی، زندگینامۀ حضرت بلال، زندگینامۀ حضرت عمر (رض)، ترجمۀ دلایلالخیرات، ترجمۀ قصیدۀ برده و سفرنامۀ ابوالمجد را میتوان نام برد (سلجوقی، 1400: 65) و تألیفات ایشان شامل برداشتهایی از آیات قرآن کریم (چاپ دوم، 2019م.)، ارکان اسلام، سیدالمرسلین، معارف اسلامی، سلسله دانستنیهای از قرآن و حدیث، اصول حدیث و نگاهی به قرآن مجید میباشد.***
ملا محمدصدیق حوض کرباسی فرزند ملا محمد حوض کرباسی، منشی ولایت و خطیب مسجد جامع حوض کرباس بودهاست. از فرزندان ارجمند اوست: میرزا عبداللهخان، منشی عبدالکریم احراری، میرزا عبدالرئوفخان و میرزا عبدالمجید آسان (مدفون در مزار ابوالولید آزادانی). این هر چهار برادر از افاضل هرات در دوران معاصر و صاحب قلم، شاعر و صحیح العمل بودند. (هرات عهد ملکیار، ص 259).
میرزا ذبیح الله ذبیح (متولد 1327ق.) پسر مرحوم قاضی محمدصدیقخان جغارگی است که در شعر سبک بیدل و صائب را تعقیب میکند (خلیلی، 1383: 347).
از خانم رئوفه نیازی و بصیره ساعی که در تهیۀ تصاویر و بعضی اطلاعات همکاری کردند کمال سپاسگزاری را دارم. همچنین از جناب عبدالخالقخان صدیقی که آثار پدربزرگشان را به اختیار ما گذاشتند قدردانی ویژه دارم و در نهایت از دکتر صاحب افضلی که مثل همیشه مشفقانه رهنمایی کردند قلباً سپاسگزارم. خداوند بر عمر همۀشان برکت دهد.
یادداشتها:
* در مورد شخصیت میر محمدصدیق ادرانی و محمدصدیق دولتشاهی که هر دو متعلق به سدۀ سیزدهم است به طور جداگانه خواهیم پرداخت.
**نصرالدین سلجوقی در کتاب سلجوقیان معاصر هرات محل تولد راشد سلجوقی را قریۀ سروستان رباط مولوی صاحب ثبت کردهاست.
*** بیشتر اطلاعات این مطلب (محمد صدیق راشد) از کتاب سلجوقیان معاصر هرات آمدهاست.
منابع
تشکر از این مقاله زیبا