هرات – مؤسسۀ پژوهشی بایسنغر-
گنج سخن (ارجنامه استاد عبدالکریم تمنا) به کوشش دکتر فرامرز تمنا و سیندخت تمنا از سوی مؤسسۀ پژوهشی بایسنغر در سال 1399 چاپ و منتشر شد.
عبدالکریم تمنا هروی در سال 1319ش. در روستای سروستان شهرستان / الوسوالی انجیل شهر هرات دیده به جهان گشود. پدرش مردی باسواد و کتابخوان بود که اندکی پس از تولد وی درگذشت. هنوز چهار بهار از عمرش نگذشته بود که سایۀ پُرمهر مادر نیز از سرش پر کشید. تمنا مقدمات علوم و خواندن کتابهای عربی را نزد علمای محل خود فراگرفت.
از سال 1340 سرودهها و نوشتههای تمنا در روزنامۀ «اتفاق اسلام» به چاپ میرسید. در سال 1354 به عنوان مدیر کتابخانۀ عامۀ هرات برگزیده شد و ورود به این گنجینه، ذوق سرشار ادبی و روحیۀ پژوهشی تمنا را حالوهوایی تازه بخشید. سال 1347 با جریدۀ ملی «ترجمان» آغاز همکاری نمود و به عنوان یکی از نویسندگان فعال آن به جامعۀ ادبی معرفی گردید. سال 1355 عضویت لویهجرگه را داشت و صدای مردم خود بود. در سال 1356 به حیث حاکم و فرماندار زندهجان یا پوشنگ کهن تقرر نمود و به مدت کوتاهی ازین موقف به خواست خود انصراف داد، تا اینکه در 1357 دوباره به عنوان مدیر کتابخانۀ عامۀ هرات تعیین شد.
تمنا در سال 1358 به دلیل جنگهای داخلی افغانستان رهسپار ایران شد. در ایران نیز نوشتهها و سرودههای وی در مجلات و روزنامههای نامی ایران چون مجلۀ فرهنگی و هنری بخارا و روزنامۀ اطلاعات پیوسته نشر میشد. مجموعهسرودههایش در سال 1395ش. به نام «پیوند عمر» در شهر هرات چاپ شدهاست. او که هشتادودو بهار از عمر را سپری کرده اکنون در تهران زندگی میکند و دوران پیرانهسری را با نوشتن و سرودن بهسر میبرد.
گنج سخن (ارجنامه استاد عبدالکریم تمنا) دارای سه بخش است. بخش نخست در برگیرندۀ سیوهشت گفتار در زمینههای گوناگون ادبی است که در سالهای 1348 تا 1379 نوشته شده و از «ماهنامۀ ادبی هرات» به دست آمدهاست. این گفتارها بسیار ساده و روان نوشته شدهاست و خواننده را به آسانی همراه و هماهنگ میسازد و باخود به کاخ مجلل فرزانۀ شیراز میبرد، نسیم و نوای سرودهها و اندیشههای سعدی، امیرخسرو، رودکی و فرخی را به جان و روح میبخشد، انوار حدیقۀ سنایی را در رنگهای هفتاورنگ جامی تبیین میکند، به بارگاه سلطان حسین بایقرا بار مییابد و شعر فارسی امیرعلیشیر نوایی را جاودانه میبیند. از ناظم هروی و سیدای کروخی دم میزند، در گفتار «شاعر کتابدار» میان خود و مسعود سعد سلمان همانندی و نزدیکی میبیند که هر دو هم شاعر است و هم کتابدار و هم دلبسته به کتاب و از همین روی است که این ارجنامه «گنج سخن» نام گرفتهاست.
بخش دوم گنج سخن به یادها و یادداشتهای «همنفسان سخنور» و یاران دیرین تمنا میپردازد که هر کدام در جایجای این خاک از او و از دوستی و برادری با او میگویند. هرچند بیشتر یاران جانی تمنا دیده از جهان فروبستهاند و یا چون بیمار بودهاند نتوانستهاند یادداشتی بنگارند با آنهم یادداشتها و خاطرات بیستوپنج دوست و یار استادتمنا درج شدهاست.
بخش سوم ویژۀ نگارههای یادگاریست که خواننده را به تماشای زندگی و دوستیهای عبدالکریم تمنا فرا میخواند و آیینهوار گذر روزگار او را بازتاب میدهد.
تلاش آقای عبدالغفور سنگانی در گردآوری و حرفنگاری مقالات این اثر، ارزنده و قابل یادآوری است. روح دانا (یادنامۀ صلاحالدین سلجوقی) (1396)، خاطرات یک آموزگار (1399)، گنج سخن (ارجنامۀ استاد عبدالکریم تمنا) (1399) و شهر شعر (1400) کتابهاییست که به نام و نکوداشت چهار نویسنده و شاعر هرات تا حال از سوی مؤسسۀ پژوهشی بایسنغر چاپ و نشر شدهاست.