دورۀ تیموریان (807 تا 913ق.) دورۀ همزمانیِ چالش و آرامش است. چالشی که مدام بین فرزندان و نوادگان امیرتیمور در جریان بود و آرامشی نسبیِ که در سایۀ قدرت بعضی از حکّام نامآور این دودمان حاصل میشد. در دورۀ تیموریان، شهر هرات از مهمترین و باشکوهترین پایگاههای سیاسی و فرهنگی تیموریان بود. در هرات این عصر به اثر حمایت شاهان و حکام تیموری، شمار زیادی از دانشمندان و هنرمندان گرد آمده بودند و با آرامش و عزتی درخور به فعالیت فرهنگی و هنری میپرداختند.
یکی از ادیبان، واعظان و عالمان دینیِ که در عهد تیموریان، با پدرش در هرات سکنیگزین شد، مولانا علی بن حسین واعظ کاشفی، مشهور به «صفی» و ملقّب به «فخر» و «فخرالدین» است. وی فرزند برومند کمالالدین حسین بن علی کاشفی سبزواری (درگذشتۀ 910ق.) معروف به «ملاحسین واعظ» از ادبا و واعظان شناختهشدۀ سدۀ نهم هجری قمری است.
فخرالدین علی صفی همان طور که در کتاب معروفش، «رشحات عین الحیات»، گفته است در بیستویکم جمادی الاول سال 867ق. در سبزوار متولد شد. بعدها با پدرش به هرات آمد و در این شهر بزرگ شد و به تحصیل علم پرداخت. وی از محضر پدر و همچنین نورالدین عبدالرحمن جامی (817 – 898ق.) و شاگردش رضیالدین عبدالغفور لاری (درگذشتۀ 912ق.) بهرهمندشد. بعد از وفات پدرش، ملاحسین واعظ کاشفی، قایم مقام او شد، به جایش به منبر رفت، در مسجد جامع هرات به نصیحت و ارشاد مردم پرداخت و در آن امر، رایت تفوّق بر دیگران افراخت.
علی صفی تا بیستودوسالگی در هرات به سر برد و در اثر مؤانستی که با مولانا جامی و عبدالغفور لاری داشت، به عرفان و تصوف و طریقۀ نقشبندیه علاقهمند گردید و شوق دیدار پیران این طریقت، خصوصاً خواجه عبیدالله احرار، وی را بر آن داشت که عزم ماوراءالنهر نماید. در راه با خواجۀ کلان، فرزند بزرگ سعدالدین کاشغری همراه شد و با هم به دیدار خواجۀ احرار مشرف شدند. علی صفی از این دیدار بهرهها برد و این دوران جزو مؤثرترین و خاطرهانگیزترین دوران عمر وی است. آشنایی و مصاحبت با خواجۀ کلان سبب شد که چند سال بعد علی صفی، داماد خواجۀ کلان و از جانبی همداماد (باجناق) مولانا جامی شود. علاقهمندی و دلبستگی به پیر احرار چهار سال بعد از نخستین بار، علی صفی را مجدد به سمرقند و دیدار این پیر کشاند. این سفر و دیدار برای علی صفی پرثمرتر از دیدار نخستین بود. حاصل این سفرها و دیدار خواجۀ احرار، آفرینش کتاب ارزشمند «رشحات عین الحیات» بود که بعد از وفات آن پیر به رشتۀ تحریر کشیده شد.
طوری که در ابتدا یادآوری شد، دورۀ زندگانی علی صفی و پدرش (قرن نهم) از دورههای پرآشوب و حسّاس اجتماعی، سیاسی و عقیدتی بود. علی صفی در سال 939ق. هنگام تاخت و تاز عبیدالله خان ازبک در خراسان (930-944ق.) و محاصرۀ یکسالۀ هرات و ناامنی و آشوب آن منطقه، ناگزیر به ناحیۀ کوهستانی غرجستان پناه برد. به تصریح خودش در مقدمۀ کتاب «لطایف الطوایف»، در غرجستان سیف الملوک شاهمحمد سلطان، حاکم آنجا از وی به خوبی پذیرایی کرد و علی صفی در مدح او قصیدهای سرود و کتاب «لطایف الطوایف» خود را که در آنجا به پایان رسانده بود، به این حاکم تقدیم کرد.
علی صفی مدت کوتاهی در غرجستان بود و بعد از حملۀ شاه تهماسب صفوی در سال 939ق. به غرجستان و نابسامان شدن اوضاع، مجبور شد تا دوباره و در همان سال به شهر هرات بازگردد؛ ولی بر اثر دشواریهای راه و کهولت سن، در میان راه، در حالی که هفتاد و دو سال از عمرش گذشته بود، درگذشت. پیکرش را به شهر هرات انتقال دادند و در ضلع شرقی ارگ (قلعۀ اختیارالدین) به خاک سپرده شد.
معاصران علی صفی و مورخان بعد از وی، در آثارشان او را ستودهاند. از جملۀ معاصران وی، زینالدین محمود واصفی صاحب کتاب معروف «بدایع الوقایع» از او با القاب «معالی انتساب، جامع الفضایل و الکمالات، قدوه العلماء الکاملین و صفوه البلغاء المجتهدین» یاد نموده است. امیر علیشیر نوایی در تذکرۀ «مجالس النفایس» وی را جوانی درویشصفت و دردمندسیرت که به شعر خود مباهات نمیکند، معرفی مینماید. خواندمیر در کتاب معروفش، «حبیب السیر»، علی صفی را از وعّاظی معرفی میکند که «به احسن وجهی و ابلغ صورتی رایت تفوق بر اماثل و افاضل میافرازند و از سایر اقسام فضایل نیز بهرۀ تمام دارند». همچنین تقی الدین محمد اوحدی بلیانی، مؤلف تذکرۀ «عرفات العاشقین و عرصات العارفین» وی را «مفخر الفضلا، زبده العلما و کامل الزمان» میخواند.
از فخرالدین علی صفی آثار متعددی به جا مانده است؛ شماری چاپ شده، برخی دیگر تا هنوز به زیور طبع آراسته نشده و تعدادی هم شاید تا هنوز شناخته نشده باشد؛ به هر حال، آثاری که از وی تا اکنون شناخته شده به شرح زیر است:
اگر هرات روزگاری نگین خراسان بوده بدون شک به همت بلند دانشمندان و عالمان این دیار بوده است. حداقل باید آنان را نیک بشناسیم و در جهت معرفی آنان به دیگران بکوشیم. نگارنده با درک این نیازمندی از چندی بدین سو کوشیده است که زندگانی و کارنامۀ فخرالدین علی صفی را به صورت کتاب جمع آوری نموده و در آیندۀ نه چندان دور به دسترس علاقهمندان قرار دهد.
مطلب بسیار خوبی بود. خداوند شما را توفیق بیشتر عنایت کند.