از وبا تا کرونا؛ دو بیماری همه‌گیر در هرات به فاصلۀ شش سده

تاریخ انتشار: 1399/10/22 نویسنده: ندا مستور

ساعت شش شام است و دوباره سرخط اخبار، اوضاع نابسامان جهان ماست. خبر از مرگ و موج‌های دوم و سوم ویروسی که بزنگاه زندگی و آرامش روانی انسان‌ها‌ گشته‌است. آمار مبتلایان از دستم می‌رود اما  تعداد قربانیان این بیماری، احساس خفقان و اضطراب را بیش‌تر شعله‌ور می‌کند و باز دچار این پرسشم که در کشور ما به جز تعطیلی مکاتب و دانشگاه‌ها، چه اقداماتی سنجیده شده و جامعۀ ما برای بقا و حفظ سلامت اجتماعی، چه تمهیداتی را مورد نظر و عمل داشته است. چه بسا که عدم توجه و سهل‌انگاری‌ها، تاوان و تبعات ناگواری را برای همه درپی داشته‌است.

شیوع ویروس کرونا، رخ‌دادی‌ست که ناکارآمدی سازوکارهای بزرگ‌ترین ابَرقدرت‌های جهان را زیر پرسش برده و تکنالوژی طبی و تعدد رشته‌های پزشکی مرتبط با بیماری‌های ویروسی نیز، در مقابله با این همه‌‌گیری و سرعت گسترش آن، مبهوت و مغلوب مانده است. این ویروس که از دسامبر 2019‌ تا آغاز سال 2020 جهان را با بحران جدید و پُرتهدیدی مواجه ساخت، چنان بر وضعیت ژئوپلتیکی  مناطق مختلف جغرافیایی اثرات مخرّبی بر جای نهاد که گویا تاریخ تا کنون نظیر آن را ندیده و به نظر می‌رسد مرگ‌بارترین بیماری بشر را رقم زده‌است.

دریغا  که در بحبوحۀ شیوع این بیماری، هرات نیز قربانی‌های بسیار داد. چنان که این سال برای دهه‌ها در یادها خواهد ماند. در این سال دست اجل از هر طبقه خوبانی برچید. از شاعران و نویسندگان، بزرگان تصوف و خلفای طریقه‌ها، فرهنگیان و اهل معارف، مجاهدین و جهادگران تا هنرمندان و پزشکان حاذق این شهر که هر کدام داغی تازه بر دل‌ها گذاشتند.

کرونا اولین و آخرین بیماری همه‌گیر نبوده و در گذر زمان ما شاهد بیماری‌های همه‌گیر دیگری چون وبا و طاعون نیز بسیار بوده‌ایم. وبا بیماری مسری و کشنده‌ای بوده و انسان‌های بی‌شماری را در طول تاریخ به‌کام مرگ فروبرده است. شیوع بیماری وباء در سال 838 هجری قمری نیز سالی فراموش‌ناشدنی برای هرات شاید تا همیشه رقم زد که در آن سال شهروندان زیادی را از دست داد. در کتب تاریخ به این موضوع بارها اشاراتی رفته‌است. عبدالرزاق سمرقندی در مطلع‌السعدین پیرامون این روی‌داد چنین نوشته است:

… هرگز در آن شهر(هرات) وبا‌ و طاعون به موت فجأة حادث نگشته، دراین سال به ارادۀ حضرت ذی‌الجلال در شهر و بلوکات، وبا عام به علت طاعون واقع شد چنان‌چه شرح آن از تحریر قلم و تحریر رقم بیرون است.

در ماه جمادی‌الاخری و رجب، این علت در شهر و بلوکات ظاهرشدن گرفت و چون خلایق هرگز مثل آن ندیده بودند و از پیشینیان نشنیده، عاجز و متحیر ماندند و روز به روز مرض وعلت زیادت می‌شد، ناگاه کسی را دردِ سر و تبِ سوزان می‌گرفت و دانه‌ای به مقدار نخودی بیش‌تر یا کم‌تر، بر اعضا پیدا می‌آمد و بعد از یک دو روز به‌جوار رحمت ایزدی می‌پیوست.

این علت در ماه شعبان و رمضان طغیان کرد و در شوال و ذی‌القعده به آن مرتبه رسید که نقل کرده‌اند که در شهر و  بلوکات ،‌ یک روز ده‌هزار به این علت، درگذشته‌اند و گویند که یک روز در شهر شمرده‌اند چهارهزاروهفتصد تابوت از دروازه بیرون برده‌اند، غیر از آن که حمالان بی‌تابوت برداشته‌اند و بسیار بر اولاغان  بار کرده، بیرون بردند و در مغاک‌ها انداخته و خاک بر ایشان ریخته و پنهان ساختند … هر مبالغه که قلمِ زبان در وصف آن واقعه ادا نماید، عاقبت کار به عجزو قصور معترف آید.

درین جا با تعدادی از این بزرگان و دانشمندان هرات به نقل از منابع عصری آشنا خواهیم شد.

شیخ زین‌الدین ابوبکر ‌الخوافی؛ «یکی از سه‌ عارف مشهور دورۀ تیموریان و از پیش‌گامان طریقۀ سهروردیه بوده است. لقب ایشان سراج‌الملة والدین بوده  و سی‌هزار شاگرد داشت و در دارالسلطنۀ هرات به ارشاد و ره‌نمایی مشغول بود. از جملۀ آثار وی به «الوصایا القدسیه»، «وصیّت‌العارفین»، «عوارف المعارف»، شرح «منازل‌السایرین» خواجه عبدالله انصاری،«زینی‌نامه» و «منهاج الرشاد لنفع‌العباد» که در مورد آشتی بین تصوف وشریعت نوشته، باید اشاره کنیم.

مولانا ضیاالدین نورالله الخوارزمی؛ در مورد این شخصیت بزرگ، در کتاب حبیب‌السیر آمده است که: «وی عالمی فاضل و روشن‌ضمیر بوده که مشهور است در مسجد جامع بلدۀ هرات خطیب مسجد جامع بوده که قوت عربیت آن جناب به مرتبه‌ا‌ی بود که هر جمعه در راه مسجد خطبه‌ای غیر مکرّر انشاء کرده و به سمع خلایق میرساند.

مولانا برهان‌الدین عطاءالله الرازی؛ در مورد این شخصیت درحبیب‌السیر آمده که: ایشان به وفور علم و سرعت فهم و جودت طبع، از اکثر فضلای دانش‌ور ممتاز و مستثناء بود.

مولانا رکن‌الدین محمد الخوافی؛ «جامع فنون صوری و حاوی علوم معنوی بود و سال‌ها در دارالسطنۀ هرات علما و اشراف خراسان آستان فضیلت‌آشیانش را مرجع و ملاذ می‌دانستند و امرا  و ارکان دولت خاقان عالی‌شان به صحبت شریف آن وحیدِ زمان، تیمّن و تبرّک می‌جستند».

از بزرگان دیگر که ذکرشان به میان آمده از جمله، قاضی صدرالدین محمد است که بعد از فوت پدر بزرگوار خویش مدت مدیدی در دارالسلطنۀ هرات به امر قضاوت مصروف بود. مولانا جلال‌الدین قائنی که واعظی فاضل و متقی بود و شمس‌الدین محمد اوحد، که مدرس مدرسۀ سبز برامان و خطیب مسجد مهدعلیا گوهرشاد آغا بوده است و خواجه عبدالقادر مراغی مشهور به «گوینده» که در علم موسیقی از سرآمدان عصر بود.   حادثۀ کرونای امسال به لحاظ مدت زمان و هم تلفاتی که از هراتیان گرفته شباهت بسیاری با حادثۀ وبای سال 838 قمری این شهر دارد هر دو به تعبیری عام الحزن هرات بودند. روان درگذشتگان شاد و به امید آن که هرات و جهان از چنین بیماری‌های همه‌گیری برکناره و در پناه یزدان باد.

دیدگاه‌تان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *