چکیده
جمشیدی از طوایف چهارایماق با منشاء سیستانی است که نسب به جمشید و شاهان کیانی ایران میرسانند. بر اساس شواهد تاریخی بار نخست در عهد الغبیگ و بعدها در دورۀ شاه عباس صفوی از سیستان تاریخی کوچیده و در مناطق هرات قدیم تا بخارا جابهجا شدند. هدف اصلی از اسکان اینان در مناطق یادشده و به خصوص بادغیس، دفاع از مرزهای خراسان و فارس قدیم در برابر حملات وقت ازبکها، جغتاییها و ترکمنها بود. جمشیدیها بعدها به قدرت قبیلهای در منطقه بدل میشوند که این امر زنگ خطری برای برهم زدن توازن قدرت قبایل در منطقه بود. نادر افشار با انتقال ۱۲ هزار خانه هزاره و جابهجایی آنها در حوزۀ جمشیدینشین بادغیس تلاش خودش را برای برگرداندن این موازنه انجام میدهد. این موضوع بعدها با جداشدن افغانستان از پیکر خراسان قدیم و ظهور آن به عنوان کشور مستقل مشکلات زیادی برای قبایل ایماق به وجود آورد. به ویژه بعد از آن که سیاست تفرقهاندازی به ازای حکومت کردن از سیاستهای محوری نظامها در دولت جدید بود.پس از این هست که جمشیدیها با چالشهای فراوان داخلی و کوچ و فرارهای پی هم مواجهاند که ما به برخی از آنها در این جستار اشاره کردهایم.
واژههای کلیدی: جمشیدی، چارایماق، هرات، اسکانهای اجباری، قبیلهگرایی.
*کارشناس حقوق و علوم سیاسی و پژوهشگر در کشور سوئیس abdulazimsiddiqi@gmail.com